جدول جو
جدول جو

معنی مسخر ساختن - جستجوی لغت در جدول جو

مسخر ساختن
تسخیر کردن مسخر کردن تصرف کردن: بهمین طریق مجموع مسخر میساختند، غلبه کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بر کماندن محجور کردن ممنوع ساختن: اگر از کتاب لعنی و سبی نسبت بصحابه کبار مشهود افتد مواخذه شدید کنم و کتابها محجر سازم
فرهنگ لغت هوشیار
پروانه دادن دستوری دادن مرخص کردن: و بعد از این قضایا مرتضی قلی خان پرناک را (که) حاکممشهد نموده بود مرخص ساخت که نعش مبارک شاه جنت مکان را برداشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسجد ساختن
تصویر مسجد ساختن
بناکردن مسجد مزکت بر آوردن: و کلیسا را محراب گردانیده مسجد سازد
فرهنگ لغت هوشیار
مقدم داشتن در صدر قرار دادن: مضمون این داستان یکی از فضلا که در آن مجلس حاضر بوده است و سخنانی که ذکر کرده شد بگوش خود شنیده ثبت کرده است و آنرا بکریمه ما شهدناالابماعلمنا مصدر ساخته و در آخر باین کلمات ختم نموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقور ساختن
تصویر مقور ساختن
گرد برین گرد بریدن قوار ساختن: (چرخ جادو پیشه چون زرین قواره کرد گم دامن کحلیش را جیبی مقور ساختند) (خاقانی. سج. 112)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکدر ساختن
تصویر مکدر ساختن
تیره کردن، دلگران کردن تیره و تار کردن، تنگدل کردن غمگین ساختن: (دلاوران لشکر منصور پیش رفته آبرا از پای کوه بگردانیدند و آنچه در آن موضع ماند بهر گونه قاذورات و پلیدیها ملوث و مکدر ساختند) (ظفرنامه یزدی. چا. امیر کبیر 408: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپر ساختن
تصویر سپر ساختن
پناهگاه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکر ساختن
تصویر مکر ساختن
مکر کردن خدعه کردن: (ابوسفیان و اصحاب وی کعب اشرف را گفتند ... نباید که این مکر میسازید بر ما،) (کشف الاسرار 539: 2)
فرهنگ لغت هوشیار